فریبی نه ، که هدیه ای می انگارم .
من همه ی سنگهایش را پرستیده ام و
آتش و آب و خاکش را .
من آفتابش را پوشیده ام
و عصاره ی ماهتابش را ،
پیاله پیاله نوشیده ام
دوستش می دارم ...
زمینی که تو روی آن راه می روی ...
نظرات شما عزیزان:
asal 
ساعت0:12---10 آذر 1391
|